امشب بعد از مدتها مجالی حاصل شد تا برای مخاطبان عزیز مطالبی بنویسم در ابتدای سخن یاد مطلب زیبایی از شهید مرتضی مطهری افتادم که فرموده بودند تا زمانیکه قطار ایستاده است هیچکس به او سنگ نمی زند همینکه به راه افتاد به سوی او سنگ پرتاب می شود!!!!
داشتم فکر می کردم که چرا وقتی افرادی برای خدمت به شهر و استانمان آستین همت را بالا می زنند و شبانه روزی برای ارتقای استانمان تلاش می کنند ما با نگاهمان، کلاممان یا قلممان در صدد تخریبشان بر می خیزیم؟!!!
چند سال قبل در کتابی از یک نویسنده ی روسی می خواندم که یک اسب مسابقه که بسیار توانمد است و خوب می دود می تواند با نیش یک زنبور تمام تمرکز و مکانیسمش مختل شود و از کورس قهرمانی خارج شود گاهی انتقادات تیز و غیر منطقی ما با نیروهای انسانی خودمان چنین می کند.
و چند سال قبل بر روی دیوار دانشگاهمان در تهران خواندم که نوشته بود: فرزندم اگر میخواهی در دام استعمار و استثمار و استحمار گرفتار نشوی بخوان و بخوان و بخوان!!!!
خوب بعد که خواندیم آیا باید در کنج اتاقمان در دانشگاه منزوی شویم؟!!! یا برای خدمت به کشورمان که سرمایه ی عظیمی خرج ما کرده آستین همت را بالا بزنیم؟ و شبانه روزی کار کنیم؟
و اما بعد.
یاد آیه ی شریفه ی زیبایی افتادم (ومن یتوكل علی الله فهو حسبه )(هرکس بر خدا توکل کند پس او برایش کافیست)
پس به تو توکل کردیم هم در اوج قدرت و افتخار و موفقیت هم در تنگناهای تاریک زندگی پس به ما راه را نشان بده. آمین
انتصاب یک هرمزگانی به عنوان مشاور علمی رییس شورای عالی استانهای کشور
دکتر فرهادی: حضور هرمزگانی ها در وزارتخانه ها ضمانت پیشرفت استان است
ی ,بخوان ,پس ,یک ,استانمان ,خدمت ,سال قبل ,چند سال ,و بخوان ,بخوان و ,پس به
درباره این سایت